سارکوئیدوز به رشد مجموعه کوچکی از سلولهای التهابی در نقاط مختلف بدن، بطور شایع ریهها، غدد لنفاوی، چشم و پوست اطلاق می شود.
پزشکان معتقدند که نتایج سارکوئیدوز از دستگاه ایمنی بدن در پاسخ به مادهای ناشناخته یا عاملی است که به احتمال زیاد از هوا استنشاق میشود. هیچ درمانی برای سارکوئیدوز وجود ندارد، اما اکثر افراد با درمان متعادل خوب میشوند. سارکوئیدوز اغلب خودبهخود از بین میرود. در غیر اینصورت، علائم و نشانههای سارکوئیدوز شاید تا سالها طول بکشد و گاهی موجب بروز ضایعه در عضو بدن شود.
علائم و نشانههای سارکوئیدوز بسته به این که کدام اندام تحت تاثیر قرار گرفته است متغیر می باشد. سارکوئیدوز گاهی به تدریج بروز میکند و علائمی ایجاد میکند که سالها به طول میانجامند. البته علائم گاهی نیز به طور ناگهانی ظاهر میشوند و سپس با همان سرعت ناپدید میشوند. بسیاری از افراد مبتلا هیچ نشانهای ندارند، بنابراین این بیماری ممکن است تنها زمانی آشکار شود که به دلیل دیگری آزمایش اشعه ایکس روی قفسه سینه انجام میدهید.
علائم عمومی
- خستگی مفرط
- تب
- التهاب گرههای لنفاوی
- از دست دادن وزن
علائم ریه
تقریبا هر کسی که دچار سارکوئیدوز شود در نهایت با مشکلات ریوی روبرو میشود، از جمله:
- سرفه خشک مداوم
- تنگی نفس
- خس خسسینه
- درد قفسه سینه
علائم پوستی
تا ۲۵ درصد از افرادی که سارکوئیدوز دارند دچار مشکلات پوستی میشوند، از جمله:
- راش (بثورات). راش ناشی از برآمدگیهای قرمز یا مایل به بنفش، معمولا در ساق و مچ پا بروز میکند که شاید گرم و نسبت به تماس دست، احساس تُردشدگی داشته باشد.
- ضایعات. زخمهای پوستی بدشکل که بر روی بینی، گونهها و گوش رخ میدهد.
- تغییر رنگ. نواحی از پوست که روشنتر یا تیرهتر میشوند.
- گرههای متورم. رشد زائدههایی فقط در زیر پوست، بهویژه در اطراف زخم یا خالکوبی.
علائم چشم
سارکوئیدوز میتواند بدون ایجاد هیچ گونه علائمی بر چشمها تاثیر بگذارد، بنابراین مهم است که چشمهایتان را معاینه کنید. هنگامی که علائم چشم ظاهر میشود، احتمالاً شامل موارد زیر خواهد بود:
- تاری دید
- چشمدرد
- قرمزی شدید
- حساسیت به نور
چه زمانی باید به پزشک مراجعه کنید
اگرچه سارکوئیدوز همیشه جدی نیست، اما میتواند آسیب طولانیمدتی به اندامهای بدن وارد کند. اگر با علائم و نشانههای مشخص سارکوئیدوز روبرو هستید، به پزشک مراجعه کنید.
پزشکان هنوز علت دقیق سارکوئیدوز را نمیدانند. بعضی افراد به نظر میرسد استعداد ژنتیکی برای ابتلا به این بیماری دارند که با قرار گرفتن در معرض باکتری، ویروسها، گرد و غبار و یا مواد شیمیایی خاص تحریک میشود. محققان هنوز در تلاش هستند این ژنها و مواد محرک مرتبط با سارکوئیدوز را کشف کنند.
به طور معمول، دستگاه ایمنی به بدن کمک میکند تا از مواد خارجی و میکروارگانیسمهای مهاجم، مانند باکتریها و ویروسها در امان بماند. اما در مورد سارکوئیدوز، برخی از سلولهای ایمنی در یک الگوی التهابی به نام گرانولوم جمع میشوند. وقتی این گرانولوم درون عضوی از بدن انباشت میشود، عملکرد آن عضو تحت تاثیر قرار میگیرد.
گرچه هر کسی میتواند به سارکوئیدوز مبتلا شود، ولی عوامل احتمالی که خطر ابتلا را افزایش میدهند عبارتند از:
- سن و جنس. سارکوئیدوز اغلب بین سنین ۲۰ تا ۴۰ سالگی رخ میدهد. زنان اندکی بیشتر احتمال دارد به به این بیماری مبتلا شوند.
- نژاد. مردم آفریقایی-آمریکایی نسبت به سفیدپوستهای آمریکایی، ضریب شیوع بالاتری برای سارکوئیدوز دارند. همچنین، سارکوئیدوز شاید شدیدتر باشد، به احتمال بیشتری عود کند و باعث مشکلات ریوی در آفریقایی-آمریکاییها شود.
- سابقه خانوادگی. اگر کسی در خانوادهتان تا به حال سارکوئیدوز داشته باشد، شما نیز به احتمال زیاد دچار این بیماری میشوید.
برای بسیاری از افراد مبتلا به سارکوئیدوز، بیماری بدون پیامدهای ماندگار خودبهخود برطرف میشود. اما در برخی افراد میتواند طولانیمدت (مزمن) شود و منجر به عوارضی گردد که بر قسمتهای مختلف بدن اثر میگذارد:
- ریهها. سارکوئیدوز ریوی اگر درمان نشود به آسیب غیر قابل برگشت به بافت بین کیسههای هوایی در ریهها منجر خواهد شد و تنفس را دشوار خواهد کرد.
- چشم. التهاب میتواند هر قسمتی از چشم را تحت تاثیر قرار دهد و در نهایت باعث کوری شود. به ندرت، سارکوئیدوز موجب آبمروارید و آبسیاه شود.
- کلیهها. سارکوئیدوز میتواند بر نحوه گوارش کلسیم در بدن تأثیر بگذارد و به نارسایی کلیه منجر شود.
- قلب. گرانولومها در درون قلب میتوانند با پیامهای الکتریکی که ضربان قلب را راهاندازی میکنند اختلال ایجاد کنند و باعث ضرباهنگ غیرطبیعی قلب و در موارد نادر، مرگ شوند.
- دستگاه عصبی. تعداد کمی از افراد مبتلا به سارکوئیدوز زمانی دچار مشکلات مربوط به دستگاه عصبی مرکزی میشوند که گرانولومها در مغز و نخاع تشکیل میشوند. التهاب در عصبهای صورت موجب فلج صورت میشود.
از آنجایی که سارکوئیدوز به طور معمول به ریهها مربوط میشود، شاید به یک متخصص ریه (پولمونولوژیست) برای مدیریت مراقبتهای پزشکی ارجاع داده شوید.
تشخیص سارکوئیدوز میتواند بسیار مشکل باشد، چون این بیماری در مراحل اولیه، علائم و نشانههای زیادی ایجاد نمیکند. هنگامی که علائم رخ میدهند، با توجه به عضوی از بدن که تحت تاثیر قرار میگیرد متغیر هستند و شاید الگوی اختلالات دیگر را تقلید کنند.
پزشک به احتمال زیاد با یک معاینه جسمانی شروع خواهد کرد، از جمله بررسی دقیق هر گونه ضایعه پوستی. او همچنین با دقت به معاینه قلب و ریه از لحاظ تورم گرههای لنفاوی میپردازد. پزشک همچنین شاید بخواهد نتایج تصویربرداری قبلی اشعه ایکس از روی قفسهسینه را مشاهده کند تا به دنبال نشانههای اولیه سارکوئیدوز بگردد که شاید نادیده گرفته شده باشند.
تستهای تشخیصی میتوانند به حذف احتمال اختلالات دیگر و تعیین دستگاههایی از بدن که به سارکوئیدوز مبتلا شدهاند کمک کند. پزشک شاید موارد زیر را توصیه کند:
- اشعه ایکس، به بررسی شواهد حاصل از آسیب ریه و یا بزرگشدگی غدد لنفاوی در سینه میپردازد. بعضی افراد پس از آنکه به دلایل دیگر از روی قفسهسینه اشعه ایکس گرفته میشود، مبتلا به این بیماری تشخیص داده میشوند.
- سیتی اسکن، چنانچه عوارض مشکوک باشند.
- PET یا MRI، چنانچه به نظر برسد سارکوئیدوز بر قلب و یا دستگاه عصبی مرکزی تأثیر میگذارد
- آزمایش خون، برای ارزیابی سلامت کلی و چگونگی عملکرد کلیهها و کبد.
- تستهای عملکرد ریه، برای اندازهگیری حجم ریه و مقدار اکسیژنی که ریهها به خون میفرستند
- معاینه چشم، برای بررسی مشکلات بینایی که شاید از سارکوئیدوز ریشه گرفته باشند.
نمونهبرداری از بافت (بیوپسی)
پزشک برای بررسی حضور گرانولومها شاید یک نمونهگیری کوچک از بافت (بیوپسی) قسمتی از بدن سفارش دهد که تحت تاثیر سارکوئیدوز قرار گرفته است. نمونههای بیوپسی از پوست و یا غشای خارجی چشم راحتتر برداشت میشود. بافت در نهایت برای تجزیه و تحلیل به آزمایشگاه ارسال میشود.
نمونههای بیوپسی ریه و یا غدد لنفاوی از طریق روشی بنام برونکوسکوپی برداشت میشوند که در آن، لوله باریک و انعطافپذیری مجهز به دوربین است به انتهای گلویتان فرستاده میشود.
هیچ درمانی برای سارکوئیدوز وجود ندارد. اگر علائم و نشانههای این بیماری را بطور قابل توجهی بروز ندهید نیازی به درمان نخواهید داشت. سارکوئیدوز اغلب خودبهخود از بین میرود. اما باید از نزدیک با اشعه ایکس روی قفسهسینه به طور منظم و معاینات چشم، پوست و هر عضو دیگر درگیر با بیماری تحت نظارت قرار داشته باشید.
داروها
اگر عملکرد عضو با تهدید مواجه شود، به احتمال زیاد با دارو درمان خواهید شد.
- کورتیکواستروئیدها. این داروهای ضدالتهابیِ قوی معمولا اولین خط درمان برای سارکوئیدوز محسوب میشوند. در برخی موارد، کورتیکواستروئیدها مستقیما در ناحیه آسیبدیده استفاده میشوند، یعنی از طریق کرمی روی ضایعه پوست و یا با دستگاه دم به ریهها.
- داروهای ضد رد. این داروها با سرکوب دستگاه ایمنی بدن باعث کاهش التهاب میشوند.
- داروهای ضد مالاریا. این داروها شاید برای بیماریهای پوستی، درگیری دستگاه عصبی و افزایش میزان کلسیم خون مفید باشد.
- مهارکنندههای فاکتور آلفای تومور نِکروز. این داروها اغلب برای درمان التهاب مرتبط با آرتریت روماتوئید مصرف میشوند. همچنین میتوانند برای درمان سارکوئیدوزی مفید باشند که به درمانهای دیگر پاسخ نمیدهد.
جراحی
پیوند اعضاء در صورتی انجام میشود که سارکوئیدوز بهشدت بر ریهها و کبد خود آسیب زده باشد.
اگرچه سارکوئیدوز معمولا در عرض دو سال خودبهخود برطرف میشود، اما زندگی بعضی افراد برای همیشه با این بیماری تغییر میکند. اگر با این مشکل کنار نمیآیید، با یک مشاور صحبت کنید. شرکت در گروه حمایتیِ سارکوئیدوز نیز مفید میباشد.